انکار کردنلغتنامه دهخداانکار کردن . [ اِ ک َ دَ ] (مص مرکب ) نشناختن چیزی یا کسی را. منکر شدن . خستو نبودن : انکار قول یا نوشته ٔ خود کردن ؛ زیرآن زدن . نکیر. نفی . (یادداشت مؤلف ).
گاشتنلغتنامه دهخداگاشتن . [ ت َ ] (مص ) متعدی گشتن . ابا کردن . گردانیدن . (برهان ). گرداندن . گشتن : به آوردگه رفت و نیزه بگاشت چولختی بگردید و باره بداشت . دقیقی .ترا پاک یزدان