ابافرهنگ مترادف و متضاد۱. امتناع، انکار، حاشا ۲. احتراز، خودداری ۳. سرپیچی، سرکشی، نافرمانی ۴. تکبر، نخوت
عبءدیکشنری عربی به فارسیبار , وزن , گنجايش , طفل در رحم , بارمسلوليت , بارکردن , تحميل کردن , سنگين بار کردن
اباً عن جدلغتنامه دهخدااباً عن جد. [ اَ بَن ْ ع َ ج َدْ دِن ْ ] (ع ق مرکب ) پدر بر پدر. پشت در پشت .