الغتنامه دهخداا. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) همان رودخانه ٔ اعلی (در فارس ) است . رجوع به فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 322 و کلمه ٔ اعلی شود.
الغتنامه دهخداا. [اَل ْ لاه ] (اِخ ) خدای سزای پرستش . (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ٔ تهذیب عادل ). علم است برای ذات واجب الوجود. (متن اللغة). نام خداوند تبارک و تعالی . اصل
الغتنامه دهخداا. [ اَ ] (ع حرف ) همزه ٔ مفتوحه در عربی ادات استفهام و در تداول ما تنها در کلمه ٔ الست مستعمل است مقتبس از آیه ٔ: و اِذ اَخذَ ربُک َ مِن بَنی آدَم مِن ظُهورِهم
آرمیتیواژهنامه آزاددر جهان بینی سی مرغی که قدیمی ترین جهان بینی ایرانی است، یکی از سه زن خدای اصلی که جهان از ترکیب آن سه می زاید و می روید.
اسپنتاآرمیتیلغتنامه دهخدااسپنتاآرمیتی . [ اِ پ ِ ](اِخ ) (در اوستا سپنته اَرْمَئیتی که در فارسی سپندارمذ شده است ) پنجمین از امشاسپندان هفتگانه ٔ آئین زرتشتی . رجوع به اسپندارمذو ایران
آرمیتاواژهنامه آزادآرامش یافته، الهه نعمت الهۀ نعمت، آرامش یافته، رستگار و پاکدامن (گرفته شده از آرمیتان). آرامش یافته کلمه ای زردشتی است
بیاک الغتنامه دهخدابیاک ا. [ ب َ ی ْ یا کَل ْ لا ] (ع جمله ٔ دعائیه ) خندان و خوش گرداناد ترا خدای . یا مقرب گرداناد ترا خدای . یا مهربان شواد بر تو و زود رساند تو را بمطلوب . (یا
بیت الغتنامه دهخدابیت ا. [ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) بیت الحرام . (آنندراج ). کعب . بیت اﷲ الحرام زاده اﷲ تشریفاً و تعظیماً. (منتهی الارب ). بیت الدعا. (مجموعه ٔ مترادفات ص 342). بی
بینک و بین الغتنامه دهخدابینک و بین ا. [ ب َ ن َ ک َ وَ ب َنَل ْ لاه ] (ع ق مرکب ) میان تو و خدا. براستی . حقاً.در مورد قسم گویند. و رجوع به بینی و بین اﷲ شود.
بینی و بین الغتنامه دهخدابینی و بین ا. [ ب َ وَ ب َ نَل ْ لاه ] (ع ق مرکب ) میان من و خدا. بین خود و بین خدا. حقاً. براستی . (یادداشت مؤلف ).