الغتنامه دهخداا. [ اَل ْ لاه ] (اِخ ) همان رودخانه ٔ اعلی (در فارس ) است . رجوع به فارسنامه ٔ ناصری ج 2 ص 322 و کلمه ٔ اعلی شود.
الغتنامه دهخداا. [اَل ْ لاه ] (اِخ ) خدای سزای پرستش . (مهذب الاسماء) (ترجمان علامه ٔ تهذیب عادل ). علم است برای ذات واجب الوجود. (متن اللغة). نام خداوند تبارک و تعالی . اصل
الغتنامه دهخداا. [ اَ ] (ع حرف ) همزه ٔ مفتوحه در عربی ادات استفهام و در تداول ما تنها در کلمه ٔ الست مستعمل است مقتبس از آیه ٔ: و اِذ اَخذَ ربُک َ مِن بَنی آدَم مِن ظُهورِهم
آیگلفرهنگ نامها(تلفظ: āy gul) (آیگل) (ترکی ـ فارسی) گل ماه ، ماه گل ، گل زیبا چون ماه ؛ (به مجاز) زیبا رو و لطیف .
آلودگیکاهیcontamination mitigationواژههای مصوب فرهنگستانطرحریزی و انجام اقداماتی بهمنظور ایجاد آمادگی و نشان دادن واکنش دربرابر آلودگیهای ناشی از مواد شیمیایی و زیستی و پرتوی و هستهای برای آنکه بتوان عملیات نظامی
رأیآورvote getter/ vote-getterواژههای مصوب فرهنگستاننامزد یا موضوعی که میتواند در انتخابات موفق به جذب آرای بیشتر شود
رأیکاهی شخصیتیnegative coattail effectواژههای مصوب فرهنگستانپدیدهای که در آن وجهۀ نامطلوب یک نامزد سرشناس موجب کاهش آرای همحزبیهایش میشود
بیاک الغتنامه دهخدابیاک ا. [ ب َ ی ْ یا کَل ْ لا ] (ع جمله ٔ دعائیه ) خندان و خوش گرداناد ترا خدای . یا مقرب گرداناد ترا خدای . یا مهربان شواد بر تو و زود رساند تو را بمطلوب . (یا
بیت الغتنامه دهخدابیت ا. [ ب َ تُل ْ لاه ] (اِخ ) بیت الحرام . (آنندراج ). کعب . بیت اﷲ الحرام زاده اﷲ تشریفاً و تعظیماً. (منتهی الارب ). بیت الدعا. (مجموعه ٔ مترادفات ص 342). بی
بینک و بین الغتنامه دهخدابینک و بین ا. [ ب َ ن َ ک َ وَ ب َنَل ْ لاه ] (ع ق مرکب ) میان تو و خدا. براستی . حقاً.در مورد قسم گویند. و رجوع به بینی و بین اﷲ شود.
بینی و بین الغتنامه دهخدابینی و بین ا. [ ب َ وَ ب َ نَل ْ لاه ] (ع ق مرکب ) میان من و خدا. بین خود و بین خدا. حقاً. براستی . (یادداشت مؤلف ).