اینیلغتنامه دهخدااینی . [ اَ] (ترکی -مغولی ، اِ) برادر کوچک و برادرزاده . برادر کهتر. (دائرةالمعارف فارسی ) (آنندراج ) : بعد از اجتماع تمامت آقا و اینی و امراء باتفاق جمهور بر ت
عینیلغتنامه دهخداعینی . [ ع َ ] (اِخ ) نام وی محمودبن احمدبن موسی بن احمد، مکنی به ابومحمد و ملقب به بدرالدین است . وی مورخ و محدث و اصل او از حلب بود. بسال 762 هَ. ق . در عینتا
آقا و اینیلغتنامه دهخداآقا و اینی . [ وُ اَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شورای برادر بزرگ و کوچک ، و توسعاً، مجمع و شورای شاهزادگان .
آقا و اینیلغتنامه دهخداآقا و اینی . [ وُ اَ ] (ترکیب عطفی ، اِ مرکب ) شورای برادر بزرگ و کوچک ، و توسعاً، مجمع و شورای شاهزادگان .
تالینلغتنامه دهخداتالین . [ ی َ ] (اِخ ) خانم ژان - ماری - اینیاس - ترزا کاباروس (1773 - 1835 م .). دختر «کاباروس » سرمایه دار اسپانیایی است . وی در شانزده سالگی با «مارکیز دو فو
ژنزلغتنامه دهخداژنز. [ ژُ ] (اِخ ) جُنز. اینیگو. نام معماری انگلیسی . مولد سال 1573 در اسمیت فیلد و وفات بسال 1652 م . وی ملقب به «لوپالادیو آنگله » و اصلاً اسپانیولی است .
حرکت مستقیملغتنامه دهخداحرکت مستقیم . [ ح َ رَ ک َ ت ِ م ُ ت َ ] (ترکیب وصفی ، اِ مرکب ) مقابل حرکت دوری . حرکتی که بر خط مستقیم باشد. (دستورالعلماء). || حرکت اینی . جابجا شدن جسم . و
اندالغتنامه دهخدااندا. [ اَ ] (مغولی ، اِ) دوست . رفیق . انده . اندای . (از فرهنگ فارسی معین ) : واین اقطاع را که دادیم نفروشند و نبخشند و به اندا و قودا و اقا و اینی و خویشاوند