اگنشلغتنامه دهخدااگنش . [ اَ ن ِ ] (اِمص ) افراختگی بنا و عمارت . (ناظم الاطباء). برآوردن دیوار عمارت و امثال آن باشد. (هفت قلزم ) (از شرفنامه ٔ منیری ) (از انجمن آرا) (از فرهنگ
آکنهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهآنچه با آن درون چیزی را پر کنند؛ پشم یا پنبه که درون لحاف یا تشک یا جامه کنند؛ آکنش؛ آگنش: ◻︎ شد زمستان و زِ جودت بنهای میخواهم / ابره و آستر و آکنهای میخوا