آگلغتنامه دهخداآگ . (هندی ، اِ) نام درختی بهند که شیره ٔ آن زهر قاتل است . (برهان ). || گندم . || درخت عُشر. و رجوع به آک شود.
اگلغتنامه دهخدااگ . [ اَ ] (هزوارش ، اِ) به لغت زند و پازند گندم . حنطه . (آنندراج ) (از انجمن آرا) (از برهان ) (ناظم الاطباء) (از هفت قلزم ).
اگ ئیلغتنامه دهخدااگ ئی . [ اُ گ َ / گ ِ ] (ترکی ، اِ) اُگی نه ای . برادرنه ای . خواهرنه ای . مقابل تنی . برادر یا خواهر که از دو مادر و یک پدر یا از دو پدر و یک مادر باشند. و عم
اگ ئیلغتنامه دهخدااگ ئی . [ اُ گ َ / گ ِ ] (ترکی ، اِ) اُگی نه ای . برادرنه ای . خواهرنه ای . مقابل تنی . برادر یا خواهر که از دو مادر و یک پدر یا از دو پدر و یک مادر باشند. و عم