آکوستیکفرهنگ فارسی معین(کُ سْ) [ فر. ] ( اِ.) 1 - دانش مربوط ب ه تولید و تراگسیل و دریافت اثرهای صوتی نظیر جذب و بازتاب و شکست ، صوت - شناسی (فره ). 2 - به کارگیری عایق های صوتی در ساختمان .
اکوستیکفرهنگ فارسی معین(اِ کُ) [ فر. ] (اِ.) دانش مربوط به تولید و تراگسیل و دریافت اثرهای صوتی ، نظیر جذب و بازتاب و شکست ، صوت - شناسی . (فره ).
آکوستیک ریزموجیmicrowave acousticsواژه‌های مصوب فرهنگستانمطالعه و کاربرد تشدیدکننده‌های آکوستیکی‌ای که در بسامدهای ریزموج به ارتعاش درمی‌آیند
خستگی آکوستیکیacoustic fatigueواژه‌های مصوب فرهنگستاناز بین رفتن تدریجی استحکام ماده براثر تنش آکوستیکی
اندازهگیری آکوستیکیacoustic measurementواژه‌های مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن یک یا چند ویژگی صوت به‌طور کمّی تعیین می‌شود
اهم آکوستیکیacoustic ohmواژه‌های مصوب فرهنگستانیکای اندازهگیری مقاومت ظاهری آکوستیکی براساس قانون اهم
آکوستیک ریزموجیmicrowave acousticsواژه‌های مصوب فرهنگستانمطالعه و کاربرد تشدیدکننده‌های آکوستیکی‌ای که در بسامدهای ریزموج به ارتعاش درمی‌آیند
هواصوتشناسی،آئروآکوستیکaeroacousticsواژه‌های مصوب فرهنگستانعلم و فنّاوری مربوط به برهم‌کنش صدا و شارش گاز به‌ویژه صدایی که شارش مولد آن است
