26 فرهنگ

5338 مدخل


آکندن

'ākandan

پر کردن؛ انباشتن: ◻︎ نکوشم به آکندن گنج من / نخواهم پراگندن انجمن (فردوسی: ۶/۵۹۷ حاشیه).

۱. انباشتن، پرکردن، لبریزکردن
۲. تدفین، خاکسپاری ≠ تخلیه

fill, imbue, pack, stuff, suffuse