26 فرهنگ

5406 مدخل


ترجمه مقاله

آکندن

'ākandan

پر کردن؛ انباشتن: ◻︎ نکوشم به آکندن گنج من / نخواهم پراگندن انجمن (فردوسی: ۶/۵۹۷ حاشیه).

۱. انباشتن، پرکردن، لبریزکردن
۲. تدفین، خاکسپاری ≠ تخلیه

fill, imbue, pack, stuff, suffuse