ابروفرهنگ فارسی عمید / قربانزاده۱. (زیستشناسی) خطی از مو که در زیر پیشانی و بالای چشم میروید.۲. (ریاضی) آکلاد.۳. خطی که برای اضافه کردن کلمهای در میان کلمات کشیده میشود. ابرو انداختن: (مص
نقطهگذاریفرهنگ فارسی طیفیمقوله: رسانۀ ارتباط . وسیلۀ انتقال اندیشه اری، نقطه سرسطر، ویرگول، کاما، علامت تعجب، علامت سوأل پرانتز، ابرو، آکلاد، پریم اعجام، اِعراب، علامتگذاری مَد، سرکش،
املادانلغتنامه دهخدااملادان . [ اِ ] (نف مرکب ) کسی که طریقه ٔ نوشتن کلمات را بخوبی می داند. (ناظم الاطباء).
اکاديميدیکشنری عربی به فارسیمربوط به فرهنگستان ادبي يا انجمن علمي , عضو فرهنگستان , طرفدار حکمت و فلسفه افلا طون , عضو انجمن دانش , عضو اکادمي