آکتریسفرهنگ انتشارات معین(تُ) [ فر. ] ( اِ.) هنرپیشة زن ، زنی که در صحنة تئاتر، تلویزیون و سینما نقش ایفا کند.
استریسلغتنامه دهخدااستریس . [ ] (اِخ ) (باب ...) ربض زرنج را سیزده در است از آنجمله باب مینا (میتا؟)... پس باب استریس . (مسالک الممالک اصطخری چ لیدن صص 239 - 241). و شاید مصحف «اس
استریسلغتنامه دهخدااستریس . [ ] (اِخ ) (باب ...) ربض زرنج را سیزده در است از آنجمله باب مینا (میتا؟)... پس باب استریس . (مسالک الممالک اصطخری چ لیدن صص 239 - 241). و شاید مصحف «اس
ماری لوئیزلغتنامه دهخداماری لوئیز. (اِخ ). (1791 - 1847م .) دختر فرانسوای دوم امپراتور ژرمن بود و پس از ازدواج با ناپلئون اول در سال 1810 امیر اتریس فرانسه شد و پسری از او متولد گردید
ثابتلغتنامه دهخداثابت . [ ب ِ ] (اِخ ) ابن زید. یکی از شش تن باشد که بعهد رسول صلوات اﷲ علیه قرآن را گرد کرده اند.صاحب کتاب الاصابة گوید: ثابت بن زیدالحارثی مکنی بابی زیر جامع ق
کرسلغتنامه دهخداکرس . [ ک ِ ] (ع اِ) خانه های مردم مجتمع و فراهم آمده ٔ درهم پیوسته . (منتهی الارب ) (از اقرب الموارد). || گروهی از مردم . ج ، اَکراس . جج ، اَکارِس . (منتهی ال