آهنگ رسوبگذاریsedimentation rate, rate of sedimentationواژههای مصوب فرهنگستانمقدار رسوب انباشتهشده در یک محیط آبی در طی یک دورۀ زمانی خاص
آهنگدیکشنری فارسی به انگلیسیaccent, air, composition, decision, intention, purpose, rate, song, tempo, tone, tune
آهنگفرهنگ مترادف و متضاد۱. اراده، خواست، داعیه، عزم، عزیمت، قصد، میل، نیت ۲. سرود، لحن، مقام، ملودی، نشید، نغمه، نوا ۳. فحوا، مفاد ۴. اسلوب، راه، روش، طرز
اهنگلغتنامه دهخدااهنگ . [ اُ ن َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان میان تکاب بخش بجستان شهرستان گناباد. دارای 398 تن سکنه . آب آن از قنات و محصول آن غلات ، ارزن و زیره است . شغل اهالی