آنتیک فروشیلغتنامه دهخداآنتیک فروشی . [ ف ُ ] (حامص مرکب ) حرفت آنتیک فروش . || (اِ مرکب ) دکان آنتیک فروشی .
آنتیکلغتنامه دهخداآنتیک . (فرانسوی ، ص ، اِ) (از لاطینی آنتی کواوس ، به همین معنی ) ظرف یا جامه یا کتاب یا فرش یا مجسمه و مانند آن سخت دیرینه . || در تداول فارسی ، سخت بد. سخت زشت و کریه .
انطقلغتنامه دهخداانطق . [ اَ طَ ] (ع ن تف ) گویاتر. بانطق تر.- امثال : انطق من سحبان . (یادداشت مؤلف ).انطق من قس (ابن ساعدة الایادی ).
آنتیکفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (ص .) 1 - دیرینه ، باستانی ، عتیقه (فره ). 2 - (عا.) باارزش ، قیمتی . 3 - (عا.) بسیار بد، سخت زشت و کریه .
آنتیکلغتنامه دهخداآنتیک . (فرانسوی ، ص ، اِ) (از لاطینی آنتی کواوس ، به همین معنی ) ظرف یا جامه یا کتاب یا فرش یا مجسمه و مانند آن سخت دیرینه . || در تداول فارسی ، سخت بد. سخت زشت و کریه .
آنتیکفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (ص .) 1 - دیرینه ، باستانی ، عتیقه (فره ). 2 - (عا.) باارزش ، قیمتی . 3 - (عا.) بسیار بد، سخت زشت و کریه .
آنتیکلغتنامه دهخداآنتیک . (فرانسوی ، ص ، اِ) (از لاطینی آنتی کواوس ، به همین معنی ) ظرف یا جامه یا کتاب یا فرش یا مجسمه و مانند آن سخت دیرینه . || در تداول فارسی ، سخت بد. سخت زشت و کریه .
آنتیکفرهنگ فارسی معین[ فر. ] (ص .) 1 - دیرینه ، باستانی ، عتیقه (فره ). 2 - (عا.) باارزش ، قیمتی . 3 - (عا.) بسیار بد، سخت زشت و کریه .