انالوطیقالغتنامه دهخداانالوطیقا. [ اَ ] (معرب ، اِ) آنالوطیقا. تحلیل قیاس .- انالوطیقای اولی ؛ تحلیل قیاس . (فرهنگ فارسی معین ).- انالوطیقای ثانی ؛ مشهور به ابودقطیقا. (فرهنگ فارسی
آنالوطیقالغتنامه دهخداآنالوطیقا. (معرب ، اِ) (از یونانی آنا، از نو + لوئین ، گشادن ، حل کردن ) اَنالوطیقا. تحقیق تحلیلی .- آنالوطیقای اوّل ؛ مبحث قیاس . تحلیل قیاس از کتاب ارسطو.- آ
انالوطیقالغتنامه دهخداانالوطیقا. [ اَ ] (معرب ، اِ) آنالوطیقا. تحلیل قیاس .- انالوطیقای اولی ؛ تحلیل قیاس . (فرهنگ فارسی معین ).- انالوطیقای ثانی ؛ مشهور به ابودقطیقا. (فرهنگ فارسی
آنالوطیقالغتنامه دهخداآنالوطیقا. (معرب ، اِ) (از یونانی آنا، از نو + لوئین ، گشادن ، حل کردن ) اَنالوطیقا. تحقیق تحلیلی .- آنالوطیقای اوّل ؛ مبحث قیاس . تحلیل قیاس از کتاب ارسطو.- آ