آمیزهسازی شنیداریauditory blendingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی درکی که در آن واجهای یک واژه در ترکیب با یکدیگر بهصورت یک کلمه درک میشود
آمیزهسازی 1blending 1واژههای مصوب فرهنگستانفرایندی در واژهسازی که ازطریق آن دو عنصر زبانی با رعایت قواعد زبانی در هم ادغام میشوند
آمیزهسازی 2compoundingواژههای مصوب فرهنگستانفرایندی که در آن از اختلاط یک بسپار مذاب با مواد دیگر، آمیزه به دست آید
ایدهسازیفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اندیشۀ خلاق سازی، تشکیل مفاهیم، مفهومسازی، مثلسازی برداشت، استنباط، نظر، استنباط شخصی، یافته، دیدگاه، زاویۀ دید تصور، رؤیا، اندیشه تصویر ذهنی، مفهوم،
آمادهسازی 2preparation 2واژههای مصوب فرهنگستان[باستانشناسی] مرحلهای پس از برگیرش در چرخة فراوری (behavioral processes) که در آن خوراک با تغییر و تبدیل مواد خام آلی فراهم میشود [علوم دارویی] فرایند ساخت
عامل پخت 2vulcanising agentواژههای مصوب فرهنگستانمادهای در آمیزهسازی که در لاستیک اتصال عرضی ایجاد میکند
اَبر ترکیبیhybrid cloudواژههای مصوب فرهنگستانآمیزهای از اَبرهای عمومی و خصوصی که در تعامل با یکدیگر هستند و به کارفرما امکان میدهند اطلاعات و پردازشهای عمومی را به اَبر عمومی بسپارد و دادهها و کاربردها
افزاربندیrig 1واژههای مصوب فرهنگستانآمادهسازی و اتصال دکلها و بادبانها و جرثقیلها و دیگر تجهیزات برای انجام عملیات