آزمون فراصوتی ریلultrasonic rail testingواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای شناسایی شیارها و شکافهای ریل با عبور دادن امواج صوتی دارای بسامد فرابالا در طول ریل و ثبت و بررسی بازتابهای غیرعادی
آزمون القایی ریلinduction rail testingواژههای مصوب فرهنگستانآزمونی برای شناسایی شیارها و شکافهای درونی ریل با ایجاد میدان الکتریکی و ثبت و اندازهگیری تغییرات شدت میدان الکتریکی
تیرلغتنامه دهخداتیر. (اِ) معروف است و به عربی سهم خوانند. (برهان ). تیر که ازکمان جهد. (لغت فرس اسدی چ اقبال ص 139). تیر کمان .(فرهنگ رشیدی ) (انجمن آرا). ترجمه ٔ سهم ، و خدنگ
آمویلغتنامه دهخداآموی . (اِخ ) آمو. آمویه . آمون . آمل . نام دشتی فراخ و ریگی بماوراءالنهر به ساحل جیحون : ریگ آموی و درشتی های اوزیرپایم پرنیان آید همی . رودکی .عنانش گرفتند و
آمولغتنامه دهخداآمو. (اِخ ) رود آموی . آمُل . آمویه . جیحون . آمودریا. اُقسوس . آمون . آب . رود. آبهی . نهر. ورز. || نام شهری بکنارجیحون . آمُل . و نام قلعه ای هم بدانجای : ریگ
پردیکاسلغتنامه دهخداپردیکاس . [ پ ِ ] (اِخ ) از سرداران اسکندر مقدونی . وی پس از اسکندر به نیابت سلطنت انتخاب شد و تمام سرداران سپاه را به مجلس مشورتی طلبید و ممالک را بین آنان تقس