آمایشواژهنامه آزادآمای یعنی آراینده و آمایش اسم مصدر آمای، به معنی هنر یا فن جای دادن با نظم و ترتیب و همراه با آینده نگری انسانها، فعالیتها، زیر ساختها و وسایل ارتباطی در خدمت ا
آمایش تکرارrepetition primingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آمایش که در آن عرضۀ محرک حسّی خاصی موجب افزایش شناسایی آن محرک یا مشابهش در آزمونهای بعدی میشود
آمایش گرماییthermal conditioningواژههای مصوب فرهنگستانفراوری لجن ازطریق عملیات گرمایی متـ . آمایش گرمایی لجن thermal sludge conditioning
آمایش گندمwheat conditioning, wheat temperingواژههای مصوب فرهنگستانخیس کردن گندم با آب و مرطوب نگه داشتن آن برای مدتی کوتاه، بهقصد فراوری بهتر آرد
آمایش تکرارrepetition primingواژههای مصوب فرهنگستاننوعی آمایش که در آن عرضۀ محرک حسّی خاصی موجب افزایش شناسایی آن محرک یا مشابهش در آزمونهای بعدی میشود
آمایش گرماییthermal conditioningواژههای مصوب فرهنگستانفراوری لجن ازطریق عملیات گرمایی متـ . آمایش گرمایی لجن thermal sludge conditioning