آمادگاه 1back of the houseواژههای مصوب فرهنگستانمحل انجام خدمات پشتیبانی مربوط به بخشهای پذیرایی از مهمانان، از قبیل آشپزخانه و لباسشویی و تأسیسات
آمادگاهفرهنگ فارسی عمیداداره یا محلی که آنچه برای ارتش از خواربار و پوشاک لازم است در آنجا آماده و فراهم میکنند.
امداحلغتنامه دهخداامداح . [ اِم ْ م ِ ] (ع مص ) ستودن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). || فراخ و گشاده گردیدن زمین و تهیگاه . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء). اتساع . (از اقرب الموارد) (از المنجد).
امضاحلغتنامه دهخداامضاح . [ اِ ] (ع مص ) آبروی کسی را عیب ناک کردن . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (آنندراج ).
آمادگاهفرهنگ فارسی عمیداداره یا محلی که آنچه برای ارتش از خواربار و پوشاک لازم است در آنجا آماده و فراهم میکنند.
آمادگاهفرهنگ فارسی عمیداداره یا محلی که آنچه برای ارتش از خواربار و پوشاک لازم است در آنجا آماده و فراهم میکنند.