آلینفرهنگ نامها(تلفظ: ālin) (آل = سرخ + ین (پسوند صفت ساز)) ، سرخ گون ، قرمز رنگ ؛ نام روستایی از مرو به سفلای رودخارقان .
الینلغتنامه دهخداالین . [ ] (اِخ ) دهی است از دهستان رودبار بخش معلم کلایه ٔ شهرستان قزوین ، در 30 هزارگزی باختر معلم کلایه . در کوهستان واقع و معتدل است . سکنه ٔ آن 80 تن شیعه
الینلغتنامه دهخداالین . [ اَل ْ ی َ ] (ع ص ) نرم . لَیِّن . ج ، اَلایِن . (از اقرب الموارد). || (ن تف ) نرم تر. (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). نرمخوتر. (فرهنگ فارسی معین ).
علینلغتنامه دهخداعلین . [ ع ِل ْ لی / ع ُل ْ لی ] (ع ص ، اِ) ج ِ «علی » در حال نصب و جر. شرفاء. مردمان بزرگ و رفیعالقدر. (ناظم الاطباء). و رجوع به عِلّی ّ و عُلّی ّ شود.
الیناءلغتنامه دهخداالیناء. [ اَل ْ ی ِ ] (ع ص ، اِ) ج ِ لَیِّن .(منتهی الارب ) (اقرب الموارد). رجوع به لَیِّن شود.
الینجهلغتنامه دهخداالینجه . [ اَ ج َ ] (اِخ ) دهی است از دهستان سهرورد بخش قیدار شهرستان زنجان ، در 29 هزارگزی شمال باختری قیدار و 6 هزارگزی راه عمومی ، در محلی کوهستانی واقع و سر
الیناواژهنامه آزادنعمت و فراوانی برای ما (پشه ای) الینا. [اَ لِ] نام قبیلۀ پشه ای های امروزی، و نیز نام بزرگ قبیلۀ قدیم آریایی که اجداد پشه ای های امروزی بودند. و معنای آن در زب