آلاگارسنلغتنامه دهخداآلاگارسن . [ س ُ ] (فرانسوی ، ص مرکب ) (مانند پسر) پیرایش موی در زنان چون مردان .
آلاگارسنلغتنامه دهخداآلاگارسن . [ س ُ ] (فرانسوی ، ص مرکب ) (مانند پسر) پیرایش موی در زنان چون مردان .
آلالغتنامه دهخداآلا. (فرانسوی ، حرف اضافه ) در کلماتی که از فرانسه در زبان ما داخل شده چون و مانند و مطابق باشد، چون : آلافرانک ، آلانگله ، آلاتورک ، آلاگارسن و آلامد. لیکن دو
غاریقونلغتنامه دهخداغاریقون . (معرب ، اِ) یکی از اجزای مسهل است و آن دو قسم می باشد: نر و ماده . گویند ماده ٔ آن بهتر است و تریاق همه ٔ زهرهاست ؛ و در مؤیدالفضلا به این معنی با زا
اللورسلغتنامه دهخدااللورس . [ اِ رِ ] (اِخ ) رجوع به ایلیری و اللوریقن و اللوری و مفردات ابن البیطار ذیل «اسارون » شود.
چن-ارآرکونلغتنامه دهخداچن-ارآرکون . [ چ ِ ] (اِخ ) مؤلف مرآت البلدان نویسد: «یکی از قرای دماوند است و 20خانوار سکنه دارد». (از مرآت البلدان ج 4 ص 272).