عفهلغتنامه دهخداعفه . [ ع ُف ْ ف َ ] (اِ) پوستین پوست بره که موی آن بغایت نرم باشد. (برهان ) (آنندراج ). پوستین از پوست بره که مویکی نرم دارد. (صحاح الفرس ) : روی هر یک چون دو
افةلغتنامه دهخداافة. [ اُف ْ ف َ ] (ع ص ) بددل . || مفلسی که هیچ ندارد. || مرد آلوده به نجاست . (منتهی الارب ).
آءةلغتنامه دهخداآءة. [ ءَ ] (ع اِ) نام درختی است و گویند بانک . (مهذب الاسماء). || ثمره ٔ درختی . (منتهی الارب ) (مهذب الاسماء). ج ، آء. || کلمه ای که بدان شتر را زجر کنند. (من
افةلغتنامه دهخداافة. [ اُف ْ ف َ ] (ع ص ) بددل . || مفلسی که هیچ ندارد. || مرد آلوده به نجاست . (منتهی الارب ).