آغوزلغتنامه دهخداآغوز. (اِ) نام درختی است جنگلی که از چوب آن میز و صندلی و مانند آن سازند و در جنگلهای ایران بسیار است .
اغوزلغتنامه دهخدااغوز. [ اَ غ َ / غُو ] (اِ) در تداول مردم آمل ، گردکان . (یادداشت بخط مؤلف ). رجوع به گردکان شود. || (پسوند) مزید مؤخر امکنه ، مانند لوته اغوز. (یادداشت بخط م
اغوزلغتنامه دهخدااغوز. [ اَ وَ ] (اِخ ) حذیفةبن اسیدبن خالدبن اغوز، صحابی است و آن را اغوس نیز خوانند. (منتهی الارب ).
اغوزلغتنامه دهخدااغوز. [ اَ وَ] (ع ص ) مهربان . || نیکی کننده بر خویشاوندان و بسیارخیر بر ایشان . (منتهی الارب ) (آنندراج ).
آغوز پختهگویش اصفهانی تکیه ای: heru طاری: horoš طامه ای: ------- طرقی: horoš کشه ای: horoš نطنزی: huru