۱. آزاد بودن؛ رها بودن از قیدوبند؛ زندانی یا اسیر نبودن.
۲. رهایی؛ خلاصی.
۳. حق انجام دادن افکار و خواستهها بر اساس ارادۀ خود.
۴. جوانمردی.
۵. گسستگی از تعلقات؛ وارستگی: ◻︎ نعمتی بهتر از آزادی نیست / بر چنین مائده کفران چه کنم (خاقانی: ۲۵۲).
۶. [مقابلِ بندگی] [قدیمی] بنده نبودن.
۱. استخلاص، استقلال، خلاص، خلاصی، رهایش، رهایی، نجات
۲. اختیار
۳. حریت
۴. فراغت ≠ اسارت، بندگی، رقیت
deliverance, disengagement, emancipation, freedom, freeness, liberty, release