آرشهفرهنگ انتشارات معین(ش ِ) [ فر. ] ( اِ.) چوب باریکی که روی آن چند رشته موی اسب کشیده و برای نواخت ن سازهای زهی مانند ویولون ویولونسل و کنترباس و... به کار می رود.
آرشهفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهچوب باریکی که در کنار آن چند رشته موی اسب کشیده شده قرار دارد و برای نواختن ویولون به کار میرود.
ارشحلغتنامه دهخداارشح . [ اَ ش َ ] (ع ن تف ) اذکی : هو ارشح فؤاداً. (منتهی الأرب ). || تیزخاطر. (منتهی الأرب ).
عرشهلغتنامه دهخداعرشه . [ ع َ ش َ / ش ِ ] (از ع ، اِ) سطحی که مرتفعتر از اطراف خود باشد. (فرهنگ فارسی معین ).- عرشه ٔ کشتی ؛ سطح بالای کشتی . (از فرهنگ فارسی معین ). مرتفعترین
ارشه ارشهلغتنامه دهخداارشه ارشه . [ اَ ش ِه ْ اَ ش ِه ْ / اُ ش ُه ْ اُ ش ُه ْ ] (ع صوت ) کلامی است که هنگام راندن شتر گویند و زیر دم او را خارند تا تیز رود. (از منتهی الأرب ).
ارشه ارشهلغتنامه دهخداارشه ارشه . [ اَ ش ِه ْ اَ ش ِه ْ / اُ ش ُه ْ اُ ش ُه ْ ] (ع صوت ) کلامی است که هنگام راندن شتر گویند و زیر دم او را خارند تا تیز رود. (از منتهی الأرب ).
قیژکواژهنامه آزادقیژک یا قیچک از سازهای زهی موسیقی ایرانی است که مانند کمانچه با آرشه نواخته می شود. قیژک در سیستان و بلوچستان نواخته می شده است
ویولونفرهنگ فارسی عمید / قربانزادهساز زهی دارای چهار سیم که با تکیه دادن بر شانه و بهوسیلۀ آرشه نواخته میشود.