ادیسلغتنامه دهخداادیس . [ اَ ] (اِخ ) شهرکیست در افریقا در بلاد قرطاجنه قرب نهر بقراداس که بدانجا روگولوس بر اَهل قرطاجنه بسال 256 ق . م . غلبه کرد. (ضمیمه ٔ معجم البلدان ).
ارت آدیس توسلغتنامه دهخداارت آدیس توس . [ اُ ت ُ آ ] (اِخ ) ارتوآدیست . ارادشس بن واگارشک (وال ارشک ). پادشاه ارمنستان معاصر مهرداد دوم (بزرگ ). ژوستن (کتاب 42، بند 2) گوید: مهرداد به ا
حبشهلغتنامه دهخداحبشه . [ ح َ ب َ ش َ ] (اِخ ) مملکت حبشستان . حبش . مملکت سیاهان . کشور سیاهان . حبشستان . آبی سینی . اتیوپی . کشور بزرگی است در خاور آفریقا، واقع در باختر باب
اتیسلغتنامه دهخدااتیس . [ اَ ی َ ] (ع ن تف ) رام تر. منقادتر.- امثال :اتیس من تیوس تویت ؛ قال حمزة هذا مثل حکاه محمدبن حبیب و لم یذکر فی ای ّ موضع یجب ان یوضع و تویت قبیلة من
ادیب نطنزیلغتنامه دهخداادیب نطنزی . [ اَ ب ِ ن َ طَ ] (اِخ ) سمعانی در ذیل لغت نطنزی گوید: النطنزی ؛ هذه النسبة الی نطنز و هی بلدة بنواحی اصبهان . ظنی ان بینهما قریباً من عشرین فرسخاً
ادریسلغتنامه دهخداادریس . [اِ ] (اِخ ) خنوخ . اخنوخ .پیغامبری پیش از بنی اسرائیل . مؤلف برهان گوید: نام پیغمبریست مشهور. گویند از جهت درس گفتن بسیار بدین نام علم شد و او را مثلث