قاسم تکروریلغتنامه دهخداقاسم تکروری . [ س ِ ؟ ] (اِخ ) یکی از مردان شایسته و پارسا است که در مدینه سکونت داشت . وی در میان کوهها به سیاحت میپرداخت و جز روزهای جمعه به شهر نمی آمد. او د
بیلغتنامه دهخدابی . (پیشوند) حرف نفی . مقابل با که کلمه ٔ اثبات است . بر سر اسم درآید و اسم را به صفت بدل کند چون بصیرت که بمعنی بینائی است و اسم است و اگر گویند بی بصیرت صفت
تنگلوشالغتنامه دهخداتنگلوشا. [ت َ گ َ ] (اِخ ) بمعنی تنگلوش است که کتاب و صفحه ٔ لوشای حکیم باشد، چه تنگ بمعنی صفحه و لوشا نام حکیمی است رومی و بعضی گویند بابلی بوده و او صاحب علم