آب زاللغتنامه دهخداآب زال . [ ب ِ ] (اِخ ) نام یکی از آبراهه های کشگان رود که در نزدیکی قلعه ٔ قاسم بدان می پیوندد.
ازلاللغتنامه دهخداازلال . [ اِ ] (ع مص ) لغزانیدن . (منتهی الارب ). بلغزانیدن . (تاج المصادر بیهقی ) (مجمل اللغه ). لخشانیدن . (مجمل اللغه ). || دادن چیزی از حق کسی را به او. (من
آویناواژهنامه آزادبانوی که مثل آب زلال و پاک است این اسم ازآو یائاوکه درزبان کردی به معنی آب و وینه یاوینا به معنی به مانندتشکیل شده است وریشه اصلی این نام درزبان اوستایی وپهلوی
آوینافرهنگ نامهابانوی که مثل آب زلال و پاک است این اسم ازآو یائاوکه درزبان کردی به معنی آب و وینه یاوینا به معنی به مانندتشکیل شده است وریشه اصلی این نام درزبان اوستایی وپهلوی