آب انبارلغتنامه دهخداآب انبار. [اَم ْ ] (اِ مرکب ) خانه ای در زیر قسمتی از بنا حفر کرده ذخیره کردن آب را. || پارگین . (ربنجنی ). || آبدان . آبگیر. تالاب . مصنع. بَرْخ .
آب انبارلغتنامه دهخداآب انبار. [ اَم ْ ] (اِخ ) نام محلی کنار راه کازرون ببوشهر میان راهدار و برازجان در 1109100 گزی طهران .
آب انبارفرهنگ انتشارات معین(اَ)(اِمر.) 1 - جایی سرپوشیده برای ذخیره کردن آب در زیرزمین . 2 - آبدان ، آبگیر.
آبانبارگویش اصفهانی تکیه ای: ovembâr طاری: ovambâr طامه ای: ovambâr طرقی: ovambâr کشه ای: âbembâr نطنزی: ovombâr
برکه غرامواژهنامه آزادآب انباری واقع در مجاورت قبرستان در دهستان اخند از توابع استان بوشهر در 20 کیلو متری شهرستان عسلویه، دلیل نامگذاری این آب انبار به این نام این است،برای ساخت آن