آبیدوسلغتنامه دهخداآبیدوس . (اِخ ) از شهرهای مصر علیاست و تخته سنگهای موسوم به آبیدوس که نامهای دو طبقه از فراعنه ٔ قدیم مصر در آن نقش بود در حفر اراضی آن به دست آمد (بسال 1871 م
پالفات آبیدسیلغتنامه دهخداپالفات آبیدسی . [ ل ِ ت ِ دُ ] (اِخ ) مورخ یونانی ، معاصر ارسطو (قرن چهارم پیش از میلاد). وی تألیفات کثیره راجع به نواحی مختلف یونان داشت لیکن چیزی از آنها بدس
پارمنینلغتنامه دهخداپارمنین . [ م ِ ی ُ ] (اِخ ) از سرداران بزرگ فیلفوس (فیلیپ ) و اسکندر مقدونی در سال 336 ق . م . که فیلفوس تدارکات جنگ را برای حمله ٔ به ایران به اتمام رسانید پا
ارسسلغتنامه دهخداارسس . [ اَ س ِ ] (اِخ ) پادشاه هخامنشی . اسم او را چنین نوشته اند: دیودور، سترابون و آریّان ، ارسس و پلوتارک ، اُآرسس . در قانون بطلمیوس آرُگس ، که مصحف ارسس ا
فراعنهلغتنامه دهخدافراعنه . [ ف َ ع ِ ن َ ] (اِخ ) ج ِ فرعون . (منتهی الارب ). و فرعون نامی است که بر پادشاهان مصر قدیم اطلاق شده است . (المنجد). سلاطین قدیم مصر فرعون لقب داشتند.
خشایارشالغتنامه دهخداخشایارشا. [ خ َ ] (اِخ ) خشایارشا پسر داریوش کبیر پادشاه ایران است مادر او آتس سا دختر کوروش بزرگ بود و در سن 35 سالگی بتخت نشست . (486 ق .م .). چون خشایارشا بت