ارتاوازدلغتنامه دهخداارتاوازد. [ اَ ] (اِخ ) پدر واچه ، از نژاد مامی گونیان . رجوع به ایران باستان ص 2616 شود.
ارتاواسدلغتنامه دهخداارتاواسد. [ اَ ] (اِخ ) ارته باذ. هنگامی که سورِنا نمایشی در سلوکیّه میداد، هیرود پادشاه با ارتاواسد پادشاه ارمنستان صلح کرد وخواهر او را برای پسر خود پاکروس گر
ارتاواسدسلغتنامه دهخداارتاواسدس . [ اَ دِ ] (اِخ ) یکی از پسران اردوان آخرین پادشاه اشکانی . ارتاواسدس نام خود را شاه پارت خواند و جمعی از پارتیان او را بسلطنت شناختند. بعد او سکه ها
ارتاوازدلغتنامه دهخداارتاوازد. [ اَ ] (اِخ ) پدر واچه ، از نژاد مامی گونیان . رجوع به ایران باستان ص 2616 شود.
ارتاواسدلغتنامه دهخداارتاواسد. [ اَ ] (اِخ ) ارته باذ. هنگامی که سورِنا نمایشی در سلوکیّه میداد، هیرود پادشاه با ارتاواسد پادشاه ارمنستان صلح کرد وخواهر او را برای پسر خود پاکروس گر
ارتاواسدسلغتنامه دهخداارتاواسدس . [ اَ دِ ] (اِخ ) یکی از پسران اردوان آخرین پادشاه اشکانی . ارتاواسدس نام خود را شاه پارت خواند و جمعی از پارتیان او را بسلطنت شناختند. بعد او سکه ها