آبراهفرهنگ فارسی طیفیمقوله: اختیار آتی راهآبی، کانال، رودخانه، نهر دریا، خطوط دریایی ◄اقیانوس کارون، اروندرود، بهمنشیر، تنگۀ هرمز، دانوب فاضلآب ◄گنداب راهآب، دریاچه، خلیج
اَبیراهیaberration 1واژههای مصوب فرهنگستانناتوانی سامانۀ اپتیکی در تشکیل تصویر کامل متـ . اَبیراهی اپتیکی optical aberration
دوبۀ آبراهیcanal bargeواژههای مصوب فرهنگستانشناوری که برای قایقهایی که در رودخانهها و دریاچهها در رفتوآمد هستند خدمات اقامتی و تسهیلات خودپذیرا فراهم میکند