اباقالغتنامه دهخدااباقا. [ اَ ] (اِخ ) اَبَقاآن . پسر هلاکو. پس از مرگ پدر در سال 663 هَ .ق . در مراغه به تخت سلطنت نشست و پس از 17 سال و چند ماه فرمانروائی در همدان مسموم شد و د
ارغونلغتنامه دهخداارغون . [ اَ ] (اِخ ) ابن اباقاخان . اباقاخان میل داشت که پس از او پسر وی ارغون بمقام ایلخانی برسد ولی چون این امر با یاسای چنگیزی که سلطنت را حق ارشد شاهزادگان
تکودارلغتنامه دهخداتکودار. [ ] (اِخ ) برادر آباقاخان (1282-1284م .) که بعد از آباقاخان به سلطنت رسید و در 10 اوت 1284 م . بدست برادرزاده اش ارغون کشته شد. رجوع به کتاب از سعدی تا
غازانلغتنامه دهخداغازان . (اِخ ) فرزند ارغون بن اباقابن هولاکوبن تولوی بن چنگیز، هفتمین ایلخانان مغولی (از هلاکو ببعد) ایران است که از سال 694 تا سال 703 هَ . ق . فرمانروای کشور
طوغونلغتنامه دهخداطوغون . (اِخ ) پسر ایلکای نویان سردار مغولی اباقا که در جنگ ابلستین (ناحیتی به مشرق قیساریه ) میان لشکر مغول و معین الدین پروانه از یک سو و بیبرس از سوی دیگر رو
طغانلغتنامه دهخداطغان . [ طُ] (اِخ ) از امرای ابقا (اباقاخان پسر هلاکو) که در سال 675 هَ . ق . با تنی چند از امرای دیگر به سیستان لشکر کشید. رجوع به تاریخ سیستان ص 405 و 406 شود