سَلَّمْتُمفرهنگ واژگان قرآنتسليم کرديد (در عبارت "إِذَا سَلَّمْتُم مَّا ءَاتَيْتُم بِـﭑلْمَعْرُوفِ "يعني آن مزدي را که بايد بدهيد به طور شايسته و متعارف بپردازيد)
يُنکِرُفرهنگ واژگان قرآنانکار می کنند (عبارت "وَﭐلَّذِينَ ءَاتَيْنَاهُمُ ﭐلْکِتَابَ يَفْرَحُونَ بِمَا أُنزِلَ إِلَيْکَ وَمِنَ ﭐلْأَحْزَابِ مَن يُنکِرُ بَعْضَهُ" یعنی : و كسانى كه كتاب
ﭐنسَلَخَفرهنگ واژگان قرآنتمام شد - سپري شد - جدا شد (معناي انسلاخ بيرون شدن و يا کندن هر چيزي است از پوست و جلدش ، ودر عبارت "وَﭐتْلُ عَلَيْهِمْ نَبَأَ ﭐلَّذِي ءَاتَيْنَاهُ ءَايَاتِنَا
حُکْمَفرهنگ واژگان قرآنحُکم -فرمان محکم ونافذ واستوار- بريدن نزاع به وسيله قضا -علم به معارف حقه الهيه و کشف حقايقي که در پرده غيب است ، و از نظر عادي پنهان است ميباشد (درعباراتي نظير
گران سیرلغتنامه دهخداگران سیر. [ گ ِ س َ / س ِ ] (ص مرکب ) آنکه سیر او بدیر بود. (آنندراج ). کندرو. دیررو. آهسته رو : نقرس گرفته پای گران سیرش اصلع شده دماغ سبکسارش . خاقانی .دو سنگ