عرض نقطهordinate of a point, y-coordinate of a point, y-coordinateواژههای مصوب فرهنگستانمختص y (عمودی) یک نقطه (y وx) در دستگاه مختصات قائم متـ . عرض
شجغلغتنامه دهخداشجغ. [ ش َ ] (ع مص ) سبک برداشتن ستور دست و پا را در رفتن ، و الصواب بالعین (شجع). (از منتهی الارب ). تند برداشتن دابه چهار دست و پای خود را. (از اقرب الموارد).
شوغلغتنامه دهخداشوغ . (اِ) شغه . سنگین شدن دست و پای بود و آن را به ترکی ایشتی (؟) گویند. (فرهنگ اسدی ). آن گوشت باشد که در دست و پای سخت شده باشد چون چرم . (فرهنگ اسدی ). ستبر
وشوغلغتنامه دهخداوشوغ . [ وَ] (ع اِ) وشوع . دارویی که در دهان ریزند. (اقرب الموارد) (منتهی الارب ) (آنندراج ). رجوع به وَشوع شود.
شوغفرهنگ انتشارات معین(اِ.) پینه و آبله ای که در کف دست به علت کار زیاد و در کف پا به علت زیاد راه رفتن به وجود می آید.
کی آرمینواژهنامه آزاد/ke(a)y ārmin/ آرمین. || (اَعلام) یکی از برادران کاووس و پسر کی. نام چهارمین پسر کیقباد.
بیاییگویش خلخالاَسکِستانی: bây دِروی: b.â.y شالی: bây کَجَلی: bâ.yâr کَرنَقی: bây کَرینی: bây کُلوری: bây گیلَوانی: bây لِردی: bâyi
بیاییمگویش خلخالاَسکِستانی: bâyam دِروی: b.â.[y].am شالی: bây.am کَجَلی: bâ.yâ.mân کَرنَقی: bâyâm کَرینی: bâyâm کُلوری: bâyam گیلَوانی: bâyam لِردی: bâyam
میآییگویش خلخالاَسکِستانی: ây دِروی: â.y شالی: ây کَجَلی: miyâ.i کَرنَقی: ây کَرینی: ây کُلوری: ây گیلَوانی: ây لِردی: âyi
کیآرمینفرهنگ نامها(تلفظ: ke(a)y ārmin) (= آرمین) ، ← آرمین ؛ (در اعلام) یکی از برادران کاووس و پسر کی ؛ نام چهارمین پسر کیقباد.