چرخیلغتنامه دهخداچرخی . [ چ َ ] (اِخ ) نام یکی ازشعرای قرن پنجم است که از شعرای دربار سامانیان بوده . آقای سعید نفیسی در کتاب «احوال و اشعار رودکی » نویسد: «... و نیز عده ٔ کثیر
چرخیلغتنامه دهخداچرخی . [ چ َ ](ص نسبی ، اِ) هر چیز که چرخ زننده باشد، مانند کبوتر چرخی و امثال آن . (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). کبوتر چرخی که در هوا معلق زند. || جنسی ا
چرخیلغتنامه دهخداچرخی .[ چ َ ] (اِخ ) شهرت شیخ یعقوب چرخی ، که از دهی از مضافات غزنین بنام «چرخ » بوده است . رجوع به چرخ شود.