آشکارساز ریزرأسmicro vertex detector, MVDواژههای مصوب فرهنگستانآشکارساز ردیابی ذرات باردار ازطریق تعیین رأس واپاشی ذرههای ثانوی
چپریلغتنامه دهخداچپری . [ چ َ پ َ ] (ص نسبی ) منسوب به چپر. چاپاری . رفتاری سخت بشتاب . سریع و تند . فوری .- چپری آمدن ؛ زود آمدن . بوسیله ٔ چاپار آمدن .- چپری رفتن ؛ زود رفتن
پریلغتنامه دهخداپری . [ ] (اِخ ) مؤلف قاموس الاعلام گوید: نام نهری است در منتهای شمال شرقی دَرسم و بطرف جنوب غربی جریان دارد طول آن تقریباً صدهزار گز. آنگاه که رود موزور و چند
پریلغتنامه دهخداپری . [ پ َ ] (ق ) دوهنگام پیش . دوبار پیش . مخفف پریر است که پریروز (کذا) باشد که روز پیش دیروز است . (برهان قاطع) . پری ، روز گذشته است (کذا) که مخفف پریر باش
پریلغتنامه دهخداپری . [ پ ِ ] (فرانسوی ، اِ) لقب و منصب پر . || اقطاع و تیولی که متعلق به مقام پر بود. || مقام اعضاء مجلس لردها در انگلستان معاصر. || مقام اعضاء مجلس عالی فرانس
پریلغتنامه دهخداپری . [ پ ُ / پ ُرْ ری ](حامص ) حالت و چگونگی پر. آکندگی . زفتی . مملوی . اِمتلاء. مِلاء. مِلائة. انباشتگی . بَشم . کظة : نیشکری باش ز پُرّی خموش چند زدن چون نی