پهلغتنامه دهخداپه . [ پ َه ْ ] (اِ صوت ) کلمه ٔ تعجب است . کلمه ٔ تحسین است بمعنی خوشا و حبذا و آن هنگام تحسین یا حیرت آمیخته بر زبان رانند و مکرر نیز گویند و آن بدل وَه است .
پهلغتنامه دهخداپه . [ پ ِه ْ ] (اِ) مخفف پیه . وزد. پی . شحم . دژپه . درپه : دولت بمن نمیدهد از گوسفند چرخ از بهر درد دنبه و بهر چراغ په . خاقانی .صد جگر پاره شد ز هر سویی تا
مینگویش بختیاری1.میان،بین،kerdom> entexâv unâ min-e ez:از بین آنها انتخاب کردم> . 2. در، داخل، توىِ min-e kiza>:داخلِ کوزه> .