چپشلغتنامه دهخداچپش . [ چ َ پ ِ ] (اِ) بزغاله ٔ یکساله را گویند. (برهان ) (ناظم الاطباء). بز یکساله را گویند. (انجمن آرا) (آنندراج ) (جهانگیری ) (فرهنگ نظام ). چاووش .بز نر یکس
پشکفرهنگ انتشارات معین(پِ یا پُ) (اِ.) 1 - پشکل ، سرگین گاو و گوسفند و شتر و بز و مانند آن . 2 - قرعه ای که چند نفر در میان خود برای تقسیم اسباب و اشیاء یا انجام کاری بیندازند.
پشلغتنامه دهخداپش . [ پ ُ ] (اِ) جغد را گویند و آن پرنده ای است نامبارک . (برهان قاطع). بوم . پَشَک . و رجوع به پشک شود.
پشلغتنامه دهخداپش . [ پ َ ] (اِ) موی گردن و کاکل اسب را گویند... (برهان قاطع). یال . عرف (در اسب ) : کفلهاش گرد و پش و دم درازبر وبال فربی و لاغر میان . پوربهای جامی (از فرهنگ