جهارتلغتنامه دهخداجهارت . [ج َ رَ ] (از ع ، مص ) بلندآواز شدن . (آنندراج ). بلند شدن و اوج گرفتن آواز. || (اِمص ) زیبایی قد و منظر. (فرهنگ فارسی معین ). رجوع به جهارة شود.
چهارتکلغتنامه دهخداچهارتک . [ چ َ / چ ِ ت َ ] (اِ مرکب ) نوعی تاخت اسب . نوعی دویدن اسب . تاخت و چهار نعل یا آرام و یرتمه . (از ناظم الاطباء). قسمی دویدن اسب که آن را چهارگانه گوی
هارتلغتنامه دهخداهارت . (اِخ ) سالمون آلکساندر. نقاش انگلیسی که در سال 1806 م . در پلیمث متولد شد، و در سال 1881 در لندن درگذشت . در آغاز به مینیاتور دلبستگی پیدا کرد. سپس به سا