ارزش گرماییcalorific value, heating value, HV 1واژههای مصوب فرهنگستان[زمینشناسی، شیمی] شمار واحدهای گرماییای که از سوختن واحد جرم یک سوخت به دست میآید [فیزیک] مقدار گرمایی که از احتراق هر واحد جرم سوخت حاصل میشود
جوشکاری باریکهالکترونی خلأبالاhigh vacuum electron beam welding/ high vacuum electron-beam welding, vacuum e-beam welding, EBW-HVواژههای مصوب فرهنگستاننوعی جوشکاری باریکهالکترونی که در آن جوشکاری در فشار 4ـ10 تا 1ـ10 پاسکال (حدود 3ـ10 تا 6ـ10 تور) انجام میشود
ولتاژ بالاhigh voltage, HV 2واژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از سطوح ولتاژ در سامانههای الکتریکی، برای انتقال کلان انرژی الکتریکی
چارلغتنامه دهخداچار. (اِ) کوره ای که در آن آجر پزند. (از مهذب الاسماء). داشی را گویند که در آن خشت و آهک و کاسه و کوزه و امثال آن پزند. (برهان ).
جارولغتنامه دهخداجارو. (اِ مرکب ) جاروب . رجوع به جاروب شود : جارو از صندل باف و مقرنس از تافته ٔ سفید. (نظام قاری ص 133). || جارو قزوینی . جارو نرمه ، از اقسام جارو است . || گی
جارولغتنامه دهخداجارو. (اِخ ) اسم کوهی است طولانی که وصل به خلجستان و بلوک زرند میباشد. از طرف غربی به کوه مخروطی کوچکی موسوم به اوجاق داغی و هم به رودخانه ٔ شور منتهی میشود. از
جارولغتنامه دهخداجارو. (اِخ ) دهی است از دهستان مکاوند بخش هفتگل شهرستان اهواز در 15هزارگزی شمال هفتگل و یکهزارگزی باختر راه شوسه ٔ هفتگل به مسجد سلیمان ، واقع در دشت و گرمسیر ا
جارولغتنامه دهخداجارو. (اِخ ) دهی است جزء دهستان اشتهارد بخش کرج شهرستان تهران واقع در 36هزارگزی جنوب باختری کرج و 4هزارگزی جنوب راه کرج -اشتهارد. این ده کوهستانی و سردسیر است .