چلفتیلغتنامه دهخداچلفتی . [ چ ُ ل ُ ] (ص ) در تداول عامه ، چون به دنبال دست و پاآید (دست و پا چلفتی ) معنی بی عرضه و نالایق و بی دست و پا دهد، چنانکه گویند: فلان کس دست و پا چلفت
کلفتیلغتنامه دهخداکلفتی . [ ک ُ ف َ ] (حامص ) شغل کُلفَت . (یادداشت به خط مرحوم دهخدا). و رجوع به کلفت شود.
کلفتیلغتنامه دهخداکلفتی . [ ک ُ ل ُ ] (حامص ) ضخامت . سطبرا. سطبری . حجم . غلظ. قطر. ثخن . ستبری . غلظت . زفتی . چگونگی کلفت . (یادداشت بخط مرحوم دهخدا). || بزرگی . درشتی . (یادد