چلنچولغتنامه دهخداچلنچو. [ چ َ ل َ ] (ص ) کسی را گویند که لباس و رخوت خود را زود چرکن و ملوث گرداند. (برهان ). کسی که چرکن و ملوث باشد و جامه ٔ خودرا کثیف نگاه دارد. (انجمن آرا)
چلنچوفرهنگ انتشارات معین(چَ لَ) (ص .) 1 - کسی که لباس های خود را چرکین و ملوث سازد. 2 - کسی که عقلش ناقص باشد. 3 - بی نزاکت .
کلنگگویش اصفهانی تکیه ای: kolang طاری: keleng طامه ای: koleng طرقی: keleng کشه ای: keleng نطنزی: keleng
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o