چلنگرلغتنامه دهخداچلنگر. [ چ ِ ل ِ گ َ ] (ص ) چلینگر. چیلانگر. آنکه آهن آلات خرد از قبیل زنجیر و انبر و میخ و امثال آن سازد.آهنگر که چیزهای آهنین خرد و ریز چون میخ و زنجیر وجزآن
پیشپایهواژهنامه آزادپیش+پایه هموگ(معادل) premise از جناب حیدری ملایری from Piš- "before; in front," from Mid.Pers. pêš "before, earlier," O.Pers. paišiya "before; in the presence o