چوپانیانلغتنامه دهخداچوپانیان . (اِخ ) سلسله ای از امرا که پس از درگذشت ابوسعید بهادرخان در قسمتی از ایران حکومت کردند. (738 - 758 هَ . ق .) مؤسس آن امیر شیخ حسن کوچک پسر امیر تیمو
پابیانیسلغتنامه دهخداپابیانیس . (اِخ ) شهری از لهستان در جنوب لدز دارای 35000 تن سکنه . و از آنجا پارچه های پنبه ای و کاغذ و محصولات شیمیائی خیزد.
پامیانی کردنلغتنامه دهخداپامیانی کردن .[ ک َ دَ ] (مص مرکب ) میانجی شدن . وساطت و دلاّلی در خرید و فروش و عقد بیع و نکاح و معاملات دیگر کردن .
پانیازیسلغتنامه دهخداپانیازیس . (اِخ ) پسر پلیارخس از کسان هردُت . وی در حدود 457 به امر لیگدایلس جبار کشته شد. او را منظومه ای به نه هزار بیت و منظومه ای به هفت هزار بیت بوده است .
پایان آبهلغتنامه دهخداپایان آبه . [ ب َ / ب ِ ] (اِ مرکب ) پس آب ، مقابل سرآبه : این پایان آبه ٔ دنیاست که بشما رسید بدین خوشی تا سرآبه اش چگونه باشد. (کتاب المعارف ).