چوللغتنامه دهخداچول . (اِ) آلت تناسل باشد. (برهان ) (آنندراج ) (انجمن آرا) (فرهنگ نظام ). آلت تناسل مرد. نره . (ناظم الاطباء) (فرهنگ فارسی معین ). آلت تذکیر بخصوص از بچه ها. (ی
چوللغتنامه دهخداچول . (اِ) در تداول عوام ، بورشده . کسی که در بازی نوبتش گذشته است . (فرهنگ لغات عامیانه تألیف سیدمحمدعلی جمالزاده ).