چوچهلغتنامه دهخداچوچه . [ چ َ / چ ِ ] (اِ) بمعنی چوبه است . (از جهانگیری ). چوبی باشد که بدان خمیر نان را تنک سازند. (برهان ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). رجوع به چوبه شود. تیرک د
جوجهفرهنگ انتشارات معین(جِ) (اِ.) 1 - نوزاد پرندگان . 2 - نوزاد مرغ خانگی . ؛~ سوخاری خوراکی که تکه های جوجة مرغ را در آرد سوخاری می غلتانند و سپس سرخ می کنند. ؛ ~ کباب خوراکی از ق
هجوفرهنگ انتشارات معین(هَ) [ ع . ] 1 - (اِمص .)بدگویی ، سرزنش . 2 - مذمت به شعر. 3 - (اِ.) حرف یا چیز بیهوده .