جراباذیلغتنامه دهخداجراباذی .[ ج ُ ] (ص نسبی ) منسوب است به جراباذ که قریه ای است از قراء مرو. (از الانساب سمعانی ) (معجم البلدان ).
جراباذیلغتنامه دهخداجراباذی . [ ج ُ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ، مکنی به ابوبکر. محدث بود. وی از محمودبن عبداﷲ سعدی روایت کند و قاضی ابوبکر احمدبن محمدبن ابراهیم صدفی از او روایت دارد. (
جراباذلغتنامه دهخداجراباذ. [ ج ُ ] (اِخ ) از دهات مرو است و مردم آنجا آن را کراباذ گویند. (از معجم البلدان ). در مرآت البلدان جراباد با دال مهمله ضبط شده است . رجوع به جراباد شود.
رباذیةلغتنامه دهخدارباذیة. [ رَ ی َ ] (ع اِمص ) بدی ، یقال : بین القوم رباذیة؛ ای شر. (منتهی الارب ) (آنندراج ). شر. (اقرب الموارد). شر و بدی . (ناظم الاطباء).
ماسورابادیلغتنامه دهخداماسورابادی . [ ] (اِخ ) محمدبن عبداﷲ از روات حدیث است در یمن از عبدالرزاق استماع کرد و قاسم بن ابی حلیم قاضی جرجانی از وی روایت کند. (از کتاب الانساب ج 2 ص 83).
ماسورابادیلغتنامه دهخداماسورابادی . [ ] (ص نسبی ) منسوب است به ماسوراباد که به گمان من از قرای جرجان است . (از انساب سمعانی ). و رجوع به ماسوراباد شود.
زورابذیلغتنامه دهخدازورابذی . [ ب َ ] (اِخ ) محمدبن احمدبن الحسن بن زیاد التمیمی الزورابذی النیشابوری منسوب به قریه ٔ زورابذ که از محمدبن یحیی الذهلی و دیگران استماع کرد و ابوعلی ا