دُم هفتیV-tail/ Vee tail, butterfly tail, V-type tailواژههای مصوب فرهنگستاننوعی دُم شبیه به حرف v یا عدد 7 که از دو بخش ثابت و متحرک تشکیل شده است
وافشار هفتیv-shaped depressionواژههای مصوب فرهنگستانکمفشار یا ناوهای بر روی نقشۀ سطح زمین که خطوط همفشار آن هفتیشکل است و معمولاً رأس هفت رو به استوا است
اعتبار و درستیسنجیverification & validation, V&Vواژههای مصوب فرهنگستانمجموعۀ دو مرحله اعتبارسنجی و درستیسنجی نرمافزار
موتور خورجینیV-type engine, V-engine, V-type motorواژههای مصوب فرهنگستاننوعی موتور درونسوز با تعداد سیلندرهای زوج و یک میللنگ که سیلندرهای آن در دو صفحۀ زاویهدار معمولاً 60 یا 90 درجه نسبت به هم قرار دارند
جرجرةلغتنامه دهخداجرجرة. [ ] (ع اِ صوت ) غرغر آوازی که از جوف برآید: و فی الحدیث «الذی یأکل فی اناء من فضة، انما یجرجر فی جوفه ؛ ای یحدر فیه نار جهنم فجعل للشرب و الجرع جرجرة و
جرجرةلغتنامه دهخداجرجرة. [ ج َ ج َ رَ ] (ع مص ) آواز کردن شراب . (منتهی الارب ). آواز کردن شراب در گلوی خورنده ٔ آن . (از اقرب الموارد). || شراب با آواز خورانیدن کسی را. (از منته
رجرجةلغتنامه دهخدارجرجة. [ رَ رَ ج َ ] (ع مص ) لرزیدن . (ناظم الاطباء) (منتهی الارب ) (آنندراج ). جنبان شدن . (دهار). مضطرب و ناتوان شدن . (از اقرب الموارد). || جنباندن . (ناظم ا
رجرجةلغتنامه دهخدارجرجة. [ رِ رِ ج َ ] (ع اِ) باقی آب بر روی لای آمیخته به گل تنک در حوض که از آن نفعی نباشد. (منتهی الارب ) (آنندراج ) (ناظم الاطباء). و منه الحدیث :لاتقوم الساع
ورورةلغتنامه دهخداورورة. [ وَرْ وَ رَ ] (ع مص ) تیز نگریستن . || شتابی کردن درکلام . (منتهی الارب ) (ناظم الاطباء) (اقرب الموارد).
فضای رأسیvertex spaceواژههای مصوب فرهنگستانبرای گراف (V, E)، فضای بُرداری متشکل از همۀ توابع ازV به C
فضای یالیedge spaceواژههای مصوب فرهنگستانبرای گراف (V, E)، فضای بُرداری متشکل از همۀ توابع از E به C
کانیووواژهنامه آزاد(عمران و شهرسازی) جدول آب رو؛ جدول شیب دار پیش ساختۀ بتنی، به شکل حرف v ولی با شیب بیشتر، برای هدایت و انتقال آب باران و آب های سطحی.