ساریانلغتنامه دهخداساریان . (اِخ ) دهی است از دهستان شهرنو بالا ولایت باخزر بخش طیبات شهرستان مشهد، واقع در 75 هزارگزی شمال باختری یوسف آباد، جلگه و معتدل ، آب آن از رودخانه و قنا
ساریانلغتنامه دهخداساریان . (اِخ ) نام شهری است در غرچه . (حاشیه ٔ لغت اسدی نسخه ٔ نخجوانی ) (اوبهی ) (رشیدی ) (جهانگیری ) (انجمن آرا). شهری است از غرجستان . (برهان ) : بسی خسرو ن
سریانلغتنامه دهخداسریان . [ س َ رَ ] (ع مص ) رفتن چیزی در اجزای چیزی . (آنندراج ) (غیاث ). || همه شب راه رفتن . (از اقرب الموارد).
سریاناسلغتنامه دهخداسریاناس . [ س ُ ] (اِ) نوعی از پرندگان دریایی . زامر نیز خوانده شده . (دزی ج 1 ص 651).