ولتاژ پایینlow voltage, LVواژههای مصوب فرهنگستانمجموعهای از سطوح ولتاژ حداکثر هزار ولت که در شبکههای توزیع به کار میرود
جمرةدیکشنری عربی به فارسیياقوت اتشي , لعلي که تراش محدب داشته باشد , کفگيرک , دمل بزرگ , رنگ نارنجي مايل به قرمز , زغال نيم سوز , خاکستر , خاکستر کردن , خاکه زغال نيمسوز , اخگر , خاکستر
جمرةلغتنامه دهخداجمرة. [ ج َ رَ ] (ع اِ) یکی جَمْر. (از اقرب الموارد). رجوع به جمر شود. || خدرک آتش . (منتهی الارب ). اخگر آتش . (برهان ). آتش برافروخته . (از اقرب الموارد). ج ،
کمرةلغتنامه دهخداکمرة. [ ک َ م َ رَ ] (ع اِ) سر نره . ج ، کَمَر و منه المثل : الکمر اشباه الکمر، وقت تشبیه چیزی به چیزی گویند. (از منتهی الارب ) (از آنندراج ). حشفه و سرنره . (ن
کمرةلغتنامه دهخداکمرة. [ ک ُ م ُرْ رَ ] (ع اِ) نره . (منتهی الارب ) (آنندراج ). نره و ذَکَر. || (ص ) بزرگ و کلان . || کلان ْ نره . (ناظم الاطباء).
ثابت رطوبتسنجشیpsychrometric constantواژههای مصوب فرهنگستاننسبت گرمای ویژۀ (Cp) هوای مرطوب در فشار ثابت به گرمای نهان (Lv) تبخیر آب متـ . ثابت رطوبتسنجی